راهنمای مطالعه
- برنامه ریزی به زبان ساده؛ Planning چیست؟
- آنچه برنامه ریزی به ما میدهد.
- آنچه ما باید به برنامه ریزی بدهیم.
- برنامهها برای عملیات؛ فرصتها برای استراتژی
- برنامه ریزی؛ چگونه، کجا و با چه رویکردی
- برنامه ریزی برای مدیریت کسب و کارها
- برنامه ریزی یا سازماندهی؟ پاسخ روابط عمومی را بشنویم.
- هدایت برنامه با منابعی از نوع انسان
- Marketing Plan جایگاه ویژه برنامهریزی در بازارایابی
- برنامهای هم برای پاسخ به چالشهای ذهنی مخاطب
- کمپینها بستر هدفمند برنامهریزی در تبلیغات
- از برنامه تا برند؛ مسیری رو به خلق ارزش
در هر برهه از زندگی ما، بسیاری از اهداف و خواستههایمان هستند که هنوز رنگ واقعیت به خود نگرفتهاند. اهدافی که با وجود اینکه هنوز هیچ تلاشی از سوی ما برای رسیدن به آنها صورت نگرفته، همچنان در نظرمان دستیافتنی باقی ماندهاند. همه ما همیشه بهانههای بسیاری برای انجام ندادن کارهایی که قرار بود انجام دهیم و ندادهایم داریم. در چنین وضعیتی وقتی در انتظار دستیابی به اهدافمان هستیم، باید از خودمان بپرسیم: آیا منتظریم که آنها به سوی ما بیایند؟
بنابراین واضح است که تنها، داشتن آرزوی رسیدن به هدف برای رسیدن به آن کافی نیست. در مرحله دستیابی به هر هدفی افرادی هستند که کامیاب بودهاند و بسیاری هم وجود دارند که از رسیدن به مقصود خود بازماندهاند. اما تفاوت در کجاست؟ بله! وجود، انجام، بازبینی و عمل به یک برنامۀ تدوین شده؛ یعنی در یک کلام: “برنامهریزی”.

در ادامه با ما همراه باشید تا ضمن یافتن یک پاسخ ساده یه سوال” برنامه ریزی چیست؟” با کارکردهای مختلفی که این ترتیب نظامیافته میتواند در دستیابی به اهداف جوانب مختلف زندگی و کسبوکارمان داشته باشد، آشنا شویم.
برنامه ریزی به زبان ساده؛ Planning چیست؟
به دور از تمام تعریفهای پرتکلف و متظاهر، اگر بخواهیم برای این روند نظم بخشی به امور اجرایی تعریف مناسبی بکار ببریم، باید بگوییم:
برنامهریزی؛ مشخص کردن اهداف و انجام مجموعهای از کارهای اولویتبندی شده برای دستیابی به آن اهداف است.
آنچه برنامه ریزی به ما میدهد.
اهمیت برنامهریزی دقیقا مساوی با اهمیت دست یافتن شما به اهدافتان است. Planning مسیر رسیدن شما به منظور و مقصودتان خواهد بود.
برنامهریزی تنها حالتی از عقبنشینی است، که شما را به اهدافتان نزدیکتر میکند.
عقب نشسنی از روزمرگی، بهانهتراشی و در طرف مقابل مجاب کردن خودتان برای به تحریر درآوردن آنچه که میخواهید بدست آورید و اولویتبندی آنچه باید انجام شود و شاید خودداری از خریدی که هنوز اولویت آن فرا نرسیده و همچنین تحمل رنج عمل کردن طبق چیزی که مشخص شده و نه الزاما آنچه دلخواه شماست.
در نهایت همه اینها برای چشیدن طعم شیرین لذت دستیابی به هدفی که دستاوردی بسیار بیشتر از مجموع تک تک از دست دادههایتان دارد.
آنچه ما باید به برنامه ریزی بدهیم.
تعریفی که برای برنامهریزی ارائه کردیم یعنی: مشخص کردن هدف و اولویتبندی کارها برای دستیابی به آن هدف، دو بخش مهم و قابل توجه را شامل شدهاست که رعایت هر کدام در بهدست آمدن یک نقشه راه مفید، بسیار موثر و تعیینکننده است:
- مشخص کردن هدف: آنچه در خصوص این بخش باید رعایت شود، عبارت بسیار نام آشنای SMART بودن اهداف است. اسمارت بود هدف یعنی:
- Specific: موضوعیتی شفاف و مشخص
- Measurable: قابل اندازهگیری بودن بهصورت کمی
- Assignable: مشخص بودن مسئول تحقق آن
- Realistic: واقعبینانه و قابل دستیابی بودن
- Time-related: مشخص شدن زمان تحقق هدف
- اولویت بندی کارها: برای عملیاتی شدن یک برنامهریزی و در نتیجه دستیابی به اهداف باید بدانیم که نمیتوانیم همه کارها را در یک مرحله انجام دهیم و مهمتر اینکه باید بدانیم کدام کار را برای انجام در صف اول اجرا قرار دهیم. بیتردید علتهای مشخصی در این انتخاب و اولویتبندی دخیل خواهند بود که بهطور مستقیم با منظور و نیاز اصلی ما در ارتباط هستند.

برنامهها برای عملیات؛ فرصتها برای استراتژی
تقابل کارکردیِ برنامهریزی با مفهوم استراتژی، نقطه بسیار جذابی برای بحث و یادگیری نحوه عملکرد مورد انتظار از هر کدام از این دو موضوع است. به طور مشخص برنامهریزی برحسب پیشبینیهای ناشی از عملکرد گذشته عمل میکند ولی استراتژی برحسب شناسایی فرصتهای جدید ایجاد شده.
همواره عملیات، اقدام و عمل با نهادۀ برنامهریزی همراه است و تحلیل شرایط محیطی و رقبا با مفهموم استراتژی تبیین میشود.
Planning فقط در زمانی در کنار استراتژی قرار میگیرد که با هدف شناسایی نقاط ضعف و قوت خودمان در پی استفاده از فرصتها و دوری از تهدیدهای محیطی پیرامون خود باشیم.
بیشتر بدانید: تحلیل SWOT چیست؟ چه زمانی و چگونه از آن استفاده کنیم؟
برنامه ریزی؛ چگونه، کجا و با چه رویکردی
به طور قطع، کاری وجود ندارد که آن را در قالب تعریف برنامهریزی و با اولویتبندی انجام بخشهای مختلف آن در دستیابی به اهدافی که براش تعیین میکنیم، نتوانیم انجام دهیم. هر بخش و هر بعدی از زندگی شخصی و کاری ما، بستری برای طراحی یک حرکت موفقیتآمیز توسط نقشهای هدفمند و اولیتبندی شده است.
اگر کاری مطابق نتایج گذشته آن قابل پیش بینی باشد، پس حتما قابل برنامهریزی هم هست.
در ادامه به بررسی نمونههایی عینی از رویکردهای متنوعی که به برنامه ریزی در انواع فعالیتهای حرفهای مختلف وجود دارد، میپردازیم.
برنامه ریزی برای مدیریت کسب و کارها
هیچ کارخانه، شرکت نوپا یا کارگاه تولیدی نیست که از دستور کار تولید بر اساس ظرفیتهای خطوط تولیدیاش بیبهره باشد. حتی نوع ساخت سفارشی و برحسب نیاز مشتری عمل کردن کسب و کار ها، نه تنها نیاز به برنامهریزی را تحت شعاع قرار نمیدهد بلکه در شکل اجرایی دیگری در قالب مدیریت پروژه، کارآمدی و اهمیت خود را بیشتر نمایان میسازد.
یک کسب و کار در هر نوع از بیزینسهایی که میشناسید، اولین بهرهبردار قطعی از نتایج یک طرحریزی درست است.
برنامه ریزی یا سازماندهی؟ پاسخ روابط عمومی را بشنویم.
وقتی کار به سازمان بودن میانجامد، ساختارها، قوانین، بروکراسی، سازماندهیِ نیروی انسانی، رفتار سازمانی و بسیاری عوامل دیگر در زیرمجموعه مباحث مبانی مدیریت سازمان مطرح میشوند که هر کدام در بستر یک برنامهریزی مدون شکل گرفتهاند و اغلب در قالب همان مستندات به نحوه انجام وظایف سازمانی نظارت دارند.
در این بین پدیدهای هم با هدف مدیریت جریان اطلاعات بین افکار عمومی و خود سازمان شکل میگیرد که در برنامهریزی هر ارگانی برای انجام مسئولیتهای اجتماعی خودش جهت کسب رضایت ذینفعان بیرونی، مورد استفاده قرار میگیرد. این نوع اقدام حساب شده، مدیریت روابط عمومی نام دارد.
هدایت برنامه با منابعی از نوع انسان
مدیریت منابع انسانی، رهبری، هدایت، کنترل و بسیج منابع عبارتهای نام آشنایی هستن که برای مدیریت یک گروه یا تیم در قالب انجام فعالیتهای کاری یک شرکت بکار برده میشوند. اینکه با چه نوع افرادی، در چه تخصصهایی و با چه سطحی از آمادگی پذیرش مسئولیت روبرو باشید، نوع مدیریت متفاوتی را اقتضا میکند.
این مدیریت اقتضایی ناشی از یک برنامهریزی حاصل از مطالعه رفتار کارکنان قبلی است که رفتار افراد مشابه آنها در موقعیتهای مختلف را پیشبینی میکند و بر همین اساس، نحوه مدیریت مناسب و مقتضی برای آن شرایط را بهصورت برنامههایی مشخص پیشنهاد میدهد.

Marketing Plan جایگاه ویژه برنامهریزی در بازارایابی
خلق ارزش برای مشتریان از طریق معرفی محصولات و خدمات جدیدی که میتوانند به رفع نیاز آنها کمک کنند، اساس تعریف بازاریابی است.
برای اینکه مشخص کنیم از چه روشی میخواهیم برای رسیدن به اهداف بازاریابی استفاده کنیم از مباحث استراتژیهای بازاریابی کمک میگیریم و در نهایت همه آنچه را که از اهداف بازاریابی و راههای رسیدن به آن مشخص کردهایم، در یک فرآیند برنامهریزی با عنوان طرح بازاریابی یا مارکتینگ پلن مطرح میکنیم.
برنامهای هم برای پاسخ به چالشهای ذهنی مخاطب
محتوا؛ اساس کار یک وبسایت برای امکان فعالیت اقتصادی آن در دنیای امروز بازاریابی دیجیتال است. این فرآیند تولید محتوا است که میتواند منجر به جذب مخاطب به سوی یک کسب و کار اینترنتی شود. هر چند آن محتوا، محصول باشد.
“محتوا” یعنی: پاسخ به چالشهای ذهنی مخاطبان بالقوهای که در پی یافتن جواب سوال خود در بستر وب و بهویژه گوگل در حال جستجو هستند.
این که بدانیم مخاطب ما چه سوالی در ذهن دارد و با چه نوع واژه هایی سوال خود را مطرح خواهد کرد و در طرف مقابل نیز چه جوابهایی را باید برای او آماده کنیم؛ در یک برنامهریزی مدون با عنوان تقویم محتوایی شکل اجرایی به خود میگیرد که از اساسیترین نیازهای فعالیت در بستر وب و بازاریابی شبکههای اجتماعی محسوب میشود.
کمپینها بستر هدفمند برنامهریزی در تبلیغات
وقتی در نظر دارید یک سرمایهگذاری قابل توجه در بخش بازاریابیِ کسب و کار خود برای تبلیغات محصول یا خدماتتان داشته باشید، ناگزیر از بکارگیری یک برنامه اجرایی حسابشده در بین بخشهای مختلف شرکت و هماهنگ با مناسبتهای مختلف و احتمالا در همکاری با تعدادی اینفلوئنسر شبکههای اجتماعی یا چهرههای محبوب سایر رسانهها نظیر سینما و تلویزیون هستید.
از برنامه تا برند؛ مسیری رو به خلق ارزش
اینکه بخواهید از سایر رقبای خود متمایز باشید حتما به یک برنامه خوب هم برای دستیابی به این هدف نیاز دارید. نشان تجاری یا برند خوب میتواند موقعیت کسب و کار شما را در تمام جوانب مختلف آن تقویت کند. شاید افزایش فروش اولین عاملی است که در یک برنامه برای تصویرسازی مثبت از نام تجاری کسبوکارمان موسوم به برندینگ، مدنظرمان قرار بگیرد. اما این همه کار نیست.
در مرحله حصول به اهداف برندینگ؛ دستاوردهایی نظیر توسعه کسب و کار، افزایش سهم از بازار هدف و جذب کارکنان ماهر و مستعد از جمله موفقیتهای ناشی از نام تجاری معتبر شرکت شما برای رشد روزافزون کسبوکارتان خواهد بود.
نظر شما در این باره چیست؟ یک طرحریزی خوب برای برند شدن، در چه زمینههای دیگری هم میتواند منجر به رشد کسب و کار شما شود؟